کنفرانس تعهد جامعه جهانی کمک به افغانستان درپارلمان آلمان
کنفرانس یک روزه ای تحت عنوان دورنما، اهداف و تعهد جامعه جهانی به افغانستان ازطرف بنیاد پژهش (فریرریش ابرت) ومرکز مطالعات علم وسیاست درآلمان روز جمعه 20 اپریل 2009 میلادی دریکی ساختمان های جانبی پارلمان آلمان برگزار گردید که در آن شماری ازنمایندگان پارلمان آلمان، نماینده پارلمان بریتانیه،...
استاد و پژوهشگر ایالات متحد امریکا واعضای ارشد وزارت های دفاع، داخله، خارجه و وزارت توسعه وهمکاریهای اقتصادی آلمان وسایر نهادهای اجتماعی وهمچنین شماری ازجوانان ژورنالیست و جامعه مدنی که ازافغانستان به همین منظور دعوت شده بودند اشتراک ورزیده بودند.
خانم (انکه فوکس) مسؤل عمومی بنیاد نامبرده درآغاز سخنان خود گفت دولت آلمان بیشتر به کمک های غیر نظامی علاقمند میباشد.
مسایل مهم وانتقادات از سیاست های گذشته و پشنهاداتی در رابطه به کمکهای جامعه جهانی به افغانستان در آینده و چالش های در پروسه انتخابات افغانستان از جمله موضوعات مهمی بودند که در این کنفرانس مورد بحث و گفتگو قرار گرفتند که من بخشی از آن را به رشت? تحریر در آوردم.
آقای (والترکلبو) معاون حزب سوسیال دموکرات آلمان و سابق معاون وزارت دفاع آلمان که چندین باربه افغانستان سفرکرده است گفت: مردم آلمان ازنمایندگان شان راجع به کمک ها به افغانستان میپرسند در حقیقت موضوع افغانستان یکی از مسایل مهم آلمان میباشد که از حضور نیروهای آلمانی و کمک های آلمان درافغانستان باید پاسخ بگویم.
ما میدانم که اگر نیروهای حافظ صلح یا ایصاف ازافغانستان خارج شوند چه دشواری های برای مردم افغانستان بوجود خواهد آمد و چه حرج و مرجی درافغانستان ایجاد خواهد شد اینکه نیروهای نظامی درافغانستان دروضعیت چندان خوبی قرار ندارند مشکل سازمان دهی واستراتیژی مشترکی بوده است که اینک با انتخابات درامریکا وآمدن رئیس جمهورجدید (بارک اوباما) وبا طرح استراتیژی جدید درامور افغانستان و پاکستان و کمک های بیشتربه نیروهای غیر نظامی و جامعه مدنی افغانستان امیدواری بیشتری بوجود آمده است.
وی در ختم سخنان خود گفت: (آقای اشتاین مایر) وزیرخارجه آلمان وکادیدای پست نخست وزیری آینده آلمان وعده نموده است، ما درآینده نیزبه افغانستان کمک خواهیم نمود و توجه بیشترما درآموزس و پرورش پولیس ملی، تعلیم وتربیه معارف و کمکهای غیرنظامی به افغانستان خواهد بود.
خانم (بلاکمن ودس) نماینده پارلمان بریتانیه گفت: ما باید با یک استراتیژی مشخص برای کمک به افغانستان و تقویت دولت افغانستان توجه بیشتری داشته باشیم ودررابطه با انتخابات آینده افغانستان و چالش های پیش روی آن گفت ما بایداشتباهات گذشته را در افغانستان تکرار نکنیم.
خانم (کارین کورتمن) معین وزارت توسعه و همکاری های اقتصادی آلمان که اطلاعات زیادی در رابطه به پروژه های غیر نظامی درافغانستان ارایه می نمود گفت: پیشرفت ها در قسمت آموزش وپرورش، بهداشت و آب آشامیدنی در بعضی از ولایات افغانستان قابل توجه بوده است وی در ادامه سخنان خود گفت: برای حفظ امنیت و اجرای قانون نیاز به یک پولیس آموزش دیده و یک سیستم عدلی وقضایی درست میباشد تا امنیت داخلی و اطمینان شهروندان افغانستان به دولت بیشتر گردد.
خانم داکتر(رانی مولن)استاد دانشگاه و پژوهشگرازایالات متحد امریکا درموردعدم انسجام کمک ها به افغانستان وعدم استراتیژی مشترک نظامی درافغانستان صحبت نمود وهمچنین موضوع تفاهم دولت افغانستان با طالبان را برای استقرار امنیت درافغانستان مهم دانست.
آقای (تیتلف زمبریتسکی) نماینده وعضو هیئت انسجام دهنده کمک ها به افغانستان گفت: افغانستان با وجود مشکلات دست آورد های درساحات مختلف داشته است وی افزود دولت افغانستان در رابطه به فساد اداری کارقابل ملاحظه ای انجام نداده است دولت افغانستان مجبوراست بعضی ازمشکلات را خود حل کند وی اشاره به نیروهای جوان وگروهای جامعه مدنی افغانستان نموده گفت درآینده باید بیشتربا نیروهای جوانان پسر و دختر داخل مذاکره شد و آنان را تشویق نمود تا در پروس? دمکراسی سهم بگیرند به همین منظور شماری از جوانان افغان در این کنفرانس به برلین دعوت شده اند تا مشکلات افغانستان، انتقادات و پیشنهادات خود را بیان نمایند این پیشنهادات باید جدی گرفته ومورد توجه قرارگیرد.
خانم (مسعوده محمدی) ژورنالیست ازعدم انسجام کمکهای جامعه جهانی به افغانستان سخن گفت و افزود دررابطه با چالشهای که پیش روی انتخابات درچهار سال گذشته وجود داسته باید تکرار نشود وی در باره کمک ها گفت درشش سال گذشته رساندن این کمک ها با مشکلاتی مواجه بوده که تاثیر مثبتی بالای مردم افغانستان نداشته است که باید دراستراتیژی باز نگری شود و همچنین تدابیری اتخاذ گردد که انتخابات بصورت شفاف صورت گیرد تا مورد قبول مردم قرار شود همچنین در رابطه با تقویت دمکراسی، بالا بردن ظرفیت ها امکانات حضور زنان درپروسه سیاسی و. . .
آقای (روف عمار) از جامعه مدنی افغانستان دربررابطه با تفاهم با طالبان چنین گفت: عوامل پیوستن به طالبان را میتوان چنین توضح داد طی مطالعاتی که انجام گرفته بخشی ازمردم افغانستان در ولایات خصوصا در جنوب و شرق افغانستان که بیکار ویا کشارز کم درآمد بودند به علت فشار اقتصادی و نا راضی بودن از دولت با طالبان یکجا شدند ولی بخش دیگری که بسیارخطرناک میباشند آنان ازسنین کودکی بازهم به علت اقتصادی به مدارس طالبان در پاکستان جذب شدند که با شستشوی مغزی آنان را ضد زن، ضد دمکراسی، ضد درس و تحصیل خصوصا برای دختران، ضد خارجی ها خصوصا امریکا و اروپا و درمجمع ضد تمام چیزهای که به یک جامعه مدرن ارتباط دارد مخالف بار آورده اند درحقیت آنان مشکل اساسی در پاکستان و افغانستان بشمار میروند که بیشتر آنان بنا به گفته کارشنانسان با القاعده و طالبان پاکستانی و دیگر ترورستان خارجی درپاکستان و افغانستان همکاری میکنند و تفاهم نمودن با آنان نتایج ناگواری درافغانستان و منطقه در پی خواهد داشت.
آقای (بهرام رحمان) ژورنالیست گفت: آزادی بیان چندان خوب نیست طوریکه دراروپا ازآن صحبت میشود گزارشگران تحت فشار و تهدید کار میکنند و کارخبرنگاران درچنین شرایطی بسیار دشوار وحتی خطرناک مبیاشد.
خانم (نادیا فضل) شاعر و نویسند افغان که در این کنفرانس حضور داشت گفت: مذاکره با طالبان و جدی گرفتن این نیروها زیر هر نامی که باشد، شکست از قبل برنامه ریزی شده جامعه جهانیست. وی توجه و پشتیبانی جامعه جهانی را از نهضت نوپای زنان افغانستان به خصوص با توجه به اعتراضات اخیرزنان درکابل جلب نمود.
ازجمله مسایلی که دراین کنفراس مطرح شد دربار? استراتیژی جدید و اهداف امریکا درافغانستان وپاکستان بود و مبارزه جدی علیه القاعده و طالبان درهردو کشور.
خارج ساختن نیروهای ایالات متحد امریکا از عراق و آمدن شان به افغانستان که تا خزان سال جاری به 68 هزار نفرخواهد رسید.
داخل ساختن کشورهای همسای? افغانستان خصوصا جمهوری اسلامی ایران در پروسه استقرار امنیت.
همکاری جامعه جهانی وکشورهای همسیایه امکان مبارزه جدی را علیه تروریسم و افراطگرایی در پاکستان و افغانستان بیشتر میسازد.
کنفرانس برلین که روز جمعه 20 اپریل آغاز شده بود عصر همان روز خاتمه یافت.
گزارشی از دیدار جمع از مهاجرین افغانی مقیم استوکهولم با محترم محمد یونس قانونی رئیس شورای ملی افغانستان و هیئت همراه ایشان
هیئت بلند پایه شورای ملی افغانستان به ریاست آقای یونس قانونی ریس شورای ملی و محترم محمدابراهیم قاسمی، سید اسحق گیلانی، خانم شهلا عطا و سردار رحمن او غلی از اعضای شورای ملی که بنا بردعوت دولت ناروی و پارلمان سویدن، سرگرم دیدار ازاین دوکشور میباشند وهمچنان آقای جاوید لودین سفیر افغانستان مقیم اسکاندناوی که این هیئت را همراهی می نماید، دیروز با جمعی ازمهاجرین افغانی مقیم استوکهولم دیدار وگفتگو نمود.
دریک نشست دوستانه که ازطرف جمعی ازهموطنان مقیم استکهلم به منظور استقبال از ریس شورای ملی وهیئت همراه، ترتیب یافته بود، آقای جاوید لودین، به نمایندگی از هموطنان مقیم اسکاندناوی، حضور هیئت شورای ملی را خیرمقدم گفته و پس ازآن آقای قانونی درمورد تحولات سیاسی افغانستان وانتخابات آتی ریاست جمهوری به تفصیل صحبت نموده وگزارشی از دیدار هیت پارلمانی افغانستان با مقامات دولت ناروی و ریس پارلمان سویدن را برای حاضرین ارائه کرد.
آقای قانونی اوضاع بحرانی افغانستان را نگران کننده تعریف کرد و دولت مردان این کشور را به دلیل عدم مدیریت کارآمد مقصر دانست. ایشان اظهار امیدواری کرد که انتخابات قریب الوقوع ریاست جمهوری درتمام نقاط افغانستان وبخصوص درساحات مرزی بصورت شفاف وعادلانه برگزار گردیده ومردم افغانستان بتوانند بدون فشار وارعاب نامزد مورد نظرشان را انتخاب نمایند.
آقای قانونی دولت آقای کرزی را درموارد مختلف به نقص صریح قانون اساسی متهم کرد ورفتار این دولت را درجریان هفت سال متناقض وبدون دست آورد سازنده خواند. نادیده انگاشتن حقوق بشر توسط دولت یکی دیگر ازمواردی بود که آقای قانونی به آن اشاره کرد. آقای قانونی، عدم هماهنگی نیروهای ناتو وهمچنان ضعف دولت آقای کرزی را در مورد تامین امنیت ومبارزه باتروریزم بین المللی، ازچالش های عمده تعریف کرد واین پدیده را ازدلیل عمده ی عدم موفقیت ناتو و دولت افغانستان برای تامین امینت و مبارزه با تروریزم بین المللی برشمرد. به گفته آقای قانونی، انگلیسی ها ، امریکاییها وسایر اعضای ناتو راهبردهای متفاوتی را برای مبارزه باتروریزم بین المللی اعمال می نمایند که این تفاوت نظر وعمل خود به مشکل جدی برای مبارزه با تروریزم تبدیل گردیده است.
درمود مصالحه ومذاکره با طالبان، آقای قانونی اظهار داشت که تقاضای پیوستن ازطالبان به روند صلح، منجر به تقویت روحیه جنگی و خشونت طلبی آنها گریده ودرنهایت ضعف جامعه جهانی را برای مقابله با آنها به نمایش میگذارد. ایشان علاوه کرد که طالبان میانه رو، تند رو وکند رو ندارد وهمه یکی اند اما فقط یک تعداد مردمی در صفوف آنها وجود دارند که به دلیل نارضایتی از دولت به آنها پیوسته اند.درارتباط با اختتام موعود کاری ریس جمهور، آقای قانونی گفت که موعود کاری ریس جمهور درتاریخ 21 می به پایان میرسد و درتاریخ 28 ماه اگست انتخابات برگزار میشود که دراین مدت افغانستان با فاصله خلاه قدرت مواجه میگردد. ایشان پذیرفت که پارلمان افغانستان تازه کار وجوان بوده و درحال آموزش می باشد.
به گفته وی، پارلمان اجرا کننده ی تصامیم نمیباشد و نقش نظارتی براجرای قانون دارد که درصورت لزوم ، مجریان قانون به شورای ملی استیضاح گردیده و درصورت عدم دلایل موجه طبق قانون وآراه اعضای پارلمان از وظیفه برکنار میگردد.پس ازختم صحبت آقای قانونی سوالات مختلفی توسط شرکت کنندگان محفل طرح گردیده که ایشان با حوصله مندی به آن پاسخ گفت. اوضاع رو به وخامت امنیتی، عدم توانمندی دولت ونیروهای ناتو درتامین امنیت ومبارزه با تروریزم بین المللی، تعامل همکاری میان قوه های سه گانه دولتی ،دست آوردهای دولت و همچنان وضعیت اسف بار مهاجرین افغانی درخارج ازکشور، ازجمله پدیده های مهمی بودند که درسوالات شرکت کنندگان مطرح گردیدند.
آقای قانونی درمورد صلاحیت محکمه عالی اظهارداشت که صلاحیت این محکمه بالاتر ازقانون اساسی نمیباشد وفیصله های آن باید مطابق قانون اساسی باشد. به قول آقای قانونی، محکمه عالی شدیدا تحت تاثیر نفوذ دولت قرار داشته و توسط دولت کنترول میگردد که به همین دلیل استقلال آن مورد سوال جدی قرار دارد. وی علاوه کرد که محکمه عالی صلاحیت تمدید دوره ریاست جمهوری را ندارد واین حکم نقض صریح قانون اساسی میباشد.درمورد وضعیت رقت بار مهاجرین افغانستان درخارج ازکشور و اخراج اجباری آنها توسط دولت میزبان، آقای قانونی اظهار داشت که " ما در این مورد کاملا درجریان هستیم وازدرد وآلام مهاجرین همیشه باخبر بوده ایم که دراین رابطه اقدامات لازم ازطرف شورای ملی صورت گرفته وهدایات لازم به ارگانهای مربوط دولتی داده شده است. اما آنگونه که از گزارش وزارت خارجه برمی آید، ازاخراج دسته جمعی مهاجرین جلوگیری گردیده اما متاسفانه مشکل به طور کلی حل نگردیده است که درخصوص مهاجرین افغانی مقیم سویدن، ما این موضوع را با مقامات دولت سویدن مورد بحث قرارمیدهییم.درمورد شرکت مهاجرین افغانی درانتخابات ریاست جمهوری ازطریق سفارتخانه های افغانستان، آقای قانونی اظهار داشت که سفارت های افغانستان درخارج ازکشور باید این فرصت رابرای هموطنان درخارج ازکشور فراهم نماید تا آنها بتوانند این حق مسلم خود استفاده نمایند.
سوال دیگری که مطرح گردید، درمورد توانمندی شهید احمدشاه مسعود وجبهه متحد درمبارزه با طالبان وتروریزم بین المللی بود که علیرغم امکانات محدود توانسته بود تروریزم بین المللی را زمین گیر نماید. اما اکنون باموجویت هزاران تن سربازان ناتو وامریکایی درافغانستان وحمایت گسترده جامعه بین المللی ازدولت افغانستان، موفقیت آنها دربرابر تروریزم بین المللی درافغانستان مورد سوال گرفته است. آقای قانونی درپاسخ این سوال اظهارداشت که در آن زمان به دلیل مرکزیت واحد وهمچنان به دلیل موجودیت مدیریت ورهبری کارآمد، طالبان وتروریزم بین المللی طعم شکست را می چشیدند اما امروز ضعف مدیریت دولتی زمینه را برای موفقیت طالبان فراهم کرده است.
درمورد قانون احوال شخصیه اهل تشیع که درآن محدودیت های خاصی برای زنان اعمال شده است، آقای قانونی اظهارداشت که این قانون توسط شورای ملی تصویب گردیده است اما نه با آن تعبیر وتفسیری که ازان درمطبوعات غرب نشر شده است. به گفته آقای قانونی، این قانون در بیشتر از ششصد ماده تدوین گردیده بود که بعد از بحث وبررسی مفصل به دوصد وهفتاد ماده تنزیل یافته و به تصویب رسید. ایشان علاوه کرد" هرچند که این قانون بادید عینک اروپایی ناقض به نظر میرسد، ولی علیر غم کمبودیهایی که دارد درجامعه افغانی ما تا اندازه ی قابل تنفیذ میباشد.
به قول آقای قانونی، این قانون درمقایسه با قانون هفت سال پیش که درآن شنیدن صدای پای زنان گناه بود و زن ازهیچ حقی برخوردار نبود، تصویب این قانون یک پیشرفت محسوب میگردد. درمورد سرنوشت آقای دوستم و آقای پدرام سوالی پرسیده شد و ایشان گفت که به دلیل یک سلسله مشکلات آقای دوستم وآقای پدرام تا اندازه ی درحالت انزوا قرارگرفته بودند که این مشکل با کوشش دوستان حل گردیده است. اکنون آقای دوستم درترکیه تشریف دارد و آقای پدرام درهالند وبرای فعالیت حزبی وسیاسی و برای برگشتن آنها به افغانستان هیچ مشکلی وجود ندارد.درمورد طالبان واینکه به قول ملا ضعیف هیچ طالب تند رو ومیانه رو وکند رو وجود ندارد وهمه به فرمان ملاعمر عمل میکنند، اما دولت افغانستان آنها را به طالبان میانه رو وتند رو تقسیم میکنند، آقای قانونی گفت که "ما با اظهارات ملا ضعیف موافق هستیم که هیچ نوع طالب میانه رو، تند رو وکند رو وجود ندارد و طالبان یک نگرش دینی یا یک قرائت دینی دارند که با آموزه های اصیل دین اسلام همخوانی ندارد.
به گفته آقای قانونی، قرائت طالبانی ازاسلام، یک پدیده خشن، ضد دینی وضد انسانی میباشد اما اینکه ازدید ریس جمهور کرزی، گاهی تروریست وگاهی هم طالب جان میشود، تغییری را در رفتار ونگرش آنها ایجاد نمیکند.درمورد انصراف بعضی نامزدهای جبهه ملی برای انتخابات ریاست جمهوری واینکه هنوز این جبهه درمورد معرفی یک نامزد مشخص به توافق رسیده اند یا خیر، ریس شورای ملی افغانستان، اولا از انصراف احمدضیاء مسعود ازنامزدی احتمالی جبهه ملی برای انتخابات ریاست جمهوری، اظهار سپاس وقدردانی به عمل آورده واین تصمیم ایشان را خودگذری در راستای منافع ملی افغانستان دانسته واظهارداشت که تمام مشکلات و آشفتگی های درونی جبهه ملی حل وفصل گردیده درحال حاضر مشکل خاصی وجود ندارد. ایشان علاوه کرده که داکتر عبدالله نامزد جبهه ملی برای انتخابات ریاست جمهوری میباشد.
ریس شورای ملی افغانستان درمورد استعفای آقای صالح محمد ریگستانی ازعضویت شورای ملی گفت که" متاسفانه جناب آقای ریگستانی این تصمیم را بدون مشوره قبلی با ما اتخاذ کرده و درصورتیکه دراین مورد مشورت صورت میگرفت، اعضای شورای ملی با تصمیم ایشان موافقت نمیکردند. به قول آقای قانونی، ایشان کار درست نکرده و این تصمیم به حل کدام مشکل خاص منجر نمگیردد.
دراخیر، نامه ای که ازطرف مهاجرین افغانستان مقیم استکهلم نوشته شده بود تقدیم ریس شورای ملی گردید تا درمورد حل مشکلات آنها با مقامات دولت سویدن صحبت شود. متن نامه مهاجرین افغانستان مقیم استکهلم حضور ریس شورای ملی افغانستان:
نامه ای جمعی از مهاجرین افغانستان مقیم سویدن
حضور محترم ریس شورای ملی جمهوری اسلامی افغانستان جناب آقای قانونی،اسلام علیکم.
توفیقات مزید شمارا از خداوند آرزومی نمایم. سفرشما درسویدن فرصتی را برای ما فراهم آورد تا مشکلات ومعضلاتی را که ما دراین جا تجربه میکنیم باشما درمیان گذاشته و ازشما خواهشمندیم که این مشکل را جزء اجندای صحبت تان بامقامات سویدن قرار داده و درواقع این همت شما سبب میگردد که مشکلات بیش از هفتصد نفر ازهموطنان شما حل گردد. همانگونه که درجریان هستید، وزارت خارجه افغانستان دریک قرار سه جانبه با دولت های عضو اتحادیه اروپا و کمیساری سازمان ملل متحد درامور پناهندگان توافق کرده است که آن دسته ازمهاجرین افغانستان را که تقاضای پناهندگی شان در ممالک شامل دراتحادیه اروپا پذیرفته نشده اند، به افغانستان باز گردانده شده ودولت افغانستان برای آنان فرصت های شغلی فراهم می نماید.
باتوجه به این قرارداد سه جانبه، چندین کشور اروپایی که مهاجرین افغانستان در آن سکونت دارند، تعدادی زیادی از این مهاجرینی را که فاقد شرایط پذیریش پناهندگی ثابت گردیده اند، بصورت اجبار به افغانستان برگردانده اند. جناب شما مستحضر است که شرایط امنیتی افغانستان بیشتر ازپیش رو به وخامت گراییده وبه رغم تداوم وگسترش جنگ و نا امنی، زمینه های کار واشتغال حتی درشهرهای بزرگ افغانستان نیز وجود ندارد. کسانی که به دلیل عدم امنیت وتداوم جنگ مجبور به ترک وطن گردیده اند، با مصرف هزینه های خیلی سنگین وتحمل خطرات بی شمار توانسته اند که خودرا به کشور مقصد برسانند.
حضور آنها دراین کشورها، حد اقل منبع تامین ضرورت های اولیه زندگی برای بازماندگان آنها درافغانستان میباشد که هرنفر مایحتاج زندگی یک خانواده را فراهم می نماید. هرچند که درمورد این معضل با جناب آقای اسپنتا درهنگام دیدار ایشان از سویدن، نیز صحبت شده است اما متاسفانه تاهنوز درحل این معضل اقداماتی صورت نگرفته است. دولت سویدن به عنوان طرف قرارداد سه جانبه، ازمدتی بدینسو، به اخراج اجباری آن عده از مهاجرینی که به تقاضای پناهندگی شان پاسخ مثبت ارائه نگردیده است و هم آن عده ازمهاجرینی را که اقامت یک ساله داشته اند و اقامت شان تمدید نگردیده است، اقدام کرده است که تا اکنون تعدادی کثیری ازهموطنان که سالهای طولانی را دراین جا سپری کرده اند، جبرا به افغانستان اخراج گردیده اند.
جناب شما مستحضر است که جنگ درافغانستان به شدت ادامه دارد وهنوز شرایطی برای بازگشت مهاجرین فراهم نگردیده است. باتوجه به وضعیت امنیتی افغانستان و باتوجه به تاثیرات مثبتی که مساعدتهای اقتصادی این عزیزان به خانواده های شان دارد، ازحضور شما خواهشمندیم که بادرک اهمیت این پدیده، وخامت اوضاع امنیتی افغانستان و همچنان معضل این دسته ازهموطنان تان را با مقامات دولت سویدن درمیان گذاشته تا از اخراج اجباری این عزیران جلوگیری به عمل آید.
با احترام
جمعی ازمهاجرین افغانستان مقیم سوید
< type=text/java>بیخانمانهای آمریکایی و اینترنت
دسترسی به اینترنت به مثابه بندی از بندهای حقوق بشر
وال استریت ژورنال، دیروز مقاله جالبی منتشر کرده بود که در مورد دسترسی بیخانمانهای آمریکایی به اینترنت و بهرهگیریشان از اینترنت بود.
زندگی آنلاین «چارلز پیت» ?? ساله، شاید تفاوتی با زندگی آنلاین سایر شهروندان آمریکایی مقیم سانفرانسیسکو نداشته باشد. آقای پیت، اکانتهایی در فیسبوک، مایاسپیس و توییتر و انجمنی در یاهو دارد، اخبار را به صورت آنلاین میخواند و با دوستانش به وسیله ایمیل تماس برقرار میکند. اما محلی که او به زندگی آنلاینش سر و سامان میدهد با بقیه تفاوت زیادی دارد، او به جای اینکه در خانه، محل کار یا تحصیلش آملاین شود، زیر پل یکی از بزرگراهها، آنلاین میشود
آقای پیت که از دو سال پیش بیخانمان شده است، به خبرنگار وال استریت میگوید: «شما به تلویزیون و رادیو و حتی روزنامه احتیاجی ندارید ولی به اینترنت نیاز دارید.»
آقای پیت، فهرستی از جاهایی را که میشود در آن باتری لپتاپ را به رایگان شارژ کرد و به اینترنت دسترسی داشت، به حافظه سپرده است. او قبلا یک لپ تاپ توشیبا داشت و وقتی این لپتاپ خراب شد، یک لپتاپ دست دوم دل خرید. اما ماه قبل این لپتاپ هم خراب شد و حالا او مجبور است از کامپیوترهای کتابخانهها استفاده کند. او در صدد است که با مبلغی کمتر از ??? دلار، یک لپتاپ دیگر برای خود دست و پا کند
تجربه آقای پیت نشان می دهد که چگونه کامپیوتر و اینترنت به جامعه نفوذ کرده است. چند سال قبل، برخی نگران به وجود آمدن شکاف دیجیتالیای بین مردم بودند، فقرا قدرت خرید کامپیوتر و دسترسی به اینترنت را نداشتند. ولی در حال حاضر در آمریکا، حتی افرادی که منزلی ندارند، حس میکنند که محتاج داشتن آدرس اینترنتی هستند.
هماکنون نیمی از پناهگاههای سکونت فقرا در نیویورک، مجهز به کامپیوتر هستند. اما در این میان بعضی از فقرا هم هستند که لپتاپ اختصاصی خود را دارند و شبها با لپتاپ خودشان وارد پناهگاهها میشوند و شب را به روز میرسانند.
بیخانمانها حتی انجمنهای اینترنتی خاص خود را دارند، برای مثال اجمنی به نام SF Homeless وجود دارد که از دو سال پیش ایجاد شده و دارای ??? عضو است. در این انجمن میتوان جدول و تاریخ نشستهای بیخانمانها و اخباری در مورد گروههای مشابه سایر شهرها را خواند.
در واقع کامپیوترهای ارزان و دسترسی رایگان به اینترنت باعث به وجود آمدن چنین پدیدهای شده است. حتی عدهای پیشبینی میکنند که بحران اقتصادی اخیر با به زیر خط فقر کشاندن شهروندان طبقه متوسط جامعه، بر تعداد بیخانمانهایی لپتاپ به دست وبگرد خواهد افزود. «پل وستون»، یک کارمند اخراج شده هتل، میگوید که که از زمانی که از ماه دسامبر بیکار و بیخنامان شده است، «پاوربوک» مکینتاش برایش به منزله قایق نجاتی بوده است. او که آرزو دارد برنامهنویس کامپیوتر شود، در فروشگاههای مواد غذایی مینشیند و با اتصال به اینترنت بیسیم رایگان، به دنبال کار میگردد و روی برنامهای کار میکند که آرزو دارد، روزی بتواند به کسی بفروشد. او به مقامات شهر در مورد مهیا کردن شرایط بهتر در پناهگاهها ایمیل زده است.
«لیزا استرینگر»، برنامهای نوشته است که به بیخانمانهای در زمینه یافتن کار و مهارتهای کامپیوتری آموزش میدهد. او میگوید که حتی کسانی که قادر به خواندن و نوشتن نیستند، این روزها برای خرید کامپیوتر پول جمع میکنند. حتی پیش آمده که به دانشآموزان بیخانمانی که برای خرید لپ تاپ پول جمع میکنند، توصیه کرده است که تا سر و سامان یافتن وضعیتشان، از این کار خودداری کنند.
اما آنلاین شدن وقتی که آدم بیخانمان باشد چندان ساده نیست. شخص باید همواره به فکر منبعی برای تأمین الکتریسیته لپ تاپ باشد و محلهایی که میتواند در آنها به اینترنت بیسیم دسترسی پیدا کند، شناسایی کند. خطراتی مثل بارش باران و دزدی را هم باید بر مشکلات افزود.
«رابرت لوینگستون» ?? ساله، لپ تاپ «ایسوس»اش را از زمانی که از ماه دسامبر آپارتمانش را از دست داد، به خود به هر جایی میبرد. او کارش را در یک شرکت امنیتی از دست داد و بعد از ان نتوانست کار دیگری برای خود دست و پا کند. نویسنده مقاله آقای لوینگستون را در حالی ملاقات کرد که در کافهای نشسته بود و با بهرهگیری از اینترنت بیسیم رایگان آنجا، آنلاین شده بود. او گفت که: بیخانمان شدن هراسانگیز است ولی وقتی در اینجا هستن، حس میکنم مثل بقیه هستم. درآمد آقای لوینگستون محدود استبه یک چک ?? دلاری کمکهای اجتماعی. اما جالب است بدانید که او در بدو بیخانمان شدن، تردیدی در خریدن یک اکانت پرمیوم ?? دلاری «فیلکر» به دل راه نداد! آخر او تمایل داشت، بتواند عکسهایش را به همه نشان بدهد!!
اما بزرگترین دغدغه برای «اسکیپ شریبر» ?? ساله، تأمین برق کامپیوتر مکاش است. او که قبلا شغلی در زمینه سیستمهای گرمایشی و تهویه داشت، هماکنون در یک ون روزگار میگذراند و ناچار است با باتری همین ون، لپتاپش را روشن نگه دارد. او برای خنک کردن لپ تاپ از یک لیف حمان مرطوب که زیر کامپیوتر قرار میدهد، استفاده میکند و میگوید که این حقه، اگر با لپ تاپ ویدئو تماشا نکند، شارژ باتریها برای ?? ساعت کافی خواهد بود! آقای شریبر یک فیلسوف آماتور است، او به کمک لپتاپش نوشتههای متفکران مختلف را میخواند و بر این باور است که نوشتن درباره رفتار و انگیزشهای انسان به او کمک میکند که حسکند چه بر سر او آمده است
اما «مایکل راس» ?? ساله، یک بیخانمان دیگر که در چادری سکونت دارد، علایق دیگری دارد، او که یک لپتاپ HP با مونیتور ?? اینچی و هارد ??? گیگابایتی دارد، یک هارد اکسترنال هزار گیگاباتی هم دارد که ظرفیت ذخیره اطلاعات ??? DVD را دارد. او عاشق فیلم دیدن است، او بعضی از فیلمها را به صورت آنلاین اجاره میکنند و مابقی را به کمک اتصال اترنت کتابخانه عمومی سانفرانسیسکو، دانلود میکند.
اما «کوری دکتروف»، نویسنده مشهور وبلاگ Boing Boing که این مقاله را انعکاس داده بود. در پستی از زاویه جالبتری به قضیه نگاه کرده است. او معتقد است است که ظرف چند سال بعد امکان دسترسی به اینترنت، هم جزو بندهای پیماننامه حقوق بشر سازمان ملل متحد خواهد شد! ممکن است تعجب کنید، اما چند دهه قبل هم در ابتدا وقتی کسانی درصدد برآمدند حق آزادی بیان، آموزش و حریم خصوصی را جزو حقوق اساسی انسانها قرار دهند و بر حقوق ابتداییای همچون دسترسی به آب و غذا و محل اقامت بیفزایند هم با عکسالعملهای توأم با تعجب روبرو میشدند!
بیانیه فرهنگیان مهاجر افغانستان، راجع به واقعه در آب افکندن هزاران جلد کتاب در ولایت نیمروز چهار شنبه 27 مه 2009
کتاب، این گنجینه معارف بشری، از دیرباز در میان جوامع متمدن و فرهنگدوست حرمت خاصی داشته است، بهویژه در کشور ما که دارای سابقه روشنی در دانشدوستی و فرهنگپروری بوده است.
با این همه نمیتوان از یاد برد سرگذشتهای تلخی را که در مقاطعی از تاریخ بر کتابها و کتابخانهها در کشور ما رفته است، از دوران تهاجمهای مغولان گرفته تا عصر حاکمیت سیاه طالبان. چنین بوده است که جامعه ما گاه به گاه شاهد کتابسوزیها و کتابشوییها بوده است و چه خسارتها که از این ناحیه بر فرهنگ مکتوب کشور وارد شده است.
واقعه معدوم کردن و در آب افکندن کتابهای متعلق به جمعی کتابفروش و ناشر در روز دوم جوزا (خرداد) 1388 که در ولایت نیمروز و با آگاهی و هدایت وزارت اطلاعات و فرهنگ کشور صورت گرفت، یادآوری ماجراهایی بود که پیش از این بر سر کتاب و کتابخوانی در کشور ما آمده بود، آن هم در روزگاری که فرهنگ مکتوب کشور بیش از هر زمان دیگر آسیب دیده است و دولت اسلامی افغانستان هم بیش از هر زمان دیگر مدعی رعایت قانونمداری و مردمسالاری است.
ما، مراکز و مؤسسات فرهنگی،هنری،ادبی، دانشجویی و جمعی از نویسندگان، ناشران، ویراستاران و روزنامهنگاران کشور ضمن نگرانی از وقوع چنین حوادثی در زمانهای که فرهنگ جهانی به سوی مدارا و شکیبایی میل دارد، ضمن اظهار همدردی با کتابفروشان و ناشران خدومی که در این زمانه عسرت سرمایه مادی و معنوی خود را صرف گسترش فرهنگ کتابخوانی کردهاند، این رفتار متعصبانه و غیرمنصفانه را محکوم میکنیم و از دولت افغانستان خواستاریم که ضمن اعاده حیثیت از خدمتگزاران کتاب و کتابخوانی در کشور و جبران خسارت سنگینی که از این ناحیه بر آنان وارد شده است، مانع تداوم چنین رفتارهایی شود.
همچنین از دستگاههای مسئول خواستاریم که با تنفیذ و اجرای قوانین و مقرراتی شفاف و جامع برای نظارت بر انتشار و خرید و فروش کتاب، ضمن پرهیز از رفتارهای خشن و غیرفرهنگی که دیگر زمان آن سپری شده است، این زمینه را فراهم آورند که ناشران و کتابفروشان کشور با احساس امنیت مادی و معنوی به خدمت خویش ادامه دهند، چون هیچ پسندیده نیست که ارگانهایی که علیرغم وظیفه فرهنگی خود در این سالها حتی یک عنوان کتاب سودمند در زمینه فرهنگ و دانش کشور منتشر نکردهاند، فقط وظیفه محو و نابودکردن کتابها را برعهده داشته باشند، آن هم بدون احساس مسئولیت نسبت به خسارتی که از این ناحیه متوجه فرهنگ و دانش و خدمتگزاران آن در کشور میشود.
1- مؤسسه فرهنگی،هنری وادبی (در دری).
2- خانه ادبیات افغانستان.
3- انتشارات عرفان(محمد ابراهیم شریعتی افغانستانی).
4- خانه کودکان افغانستان.
5- شورای سرپرستی مدارس خود گردان مهاجرین.
6- شورای فرهنگی آموزش مدارس مهاجرین.
7- مؤسسه هنری هادی فیلم.
8- مؤسسه فرهنگی هنری نما فیلم.
9- انجمن فرهنگیان و هنرمندان افغانستان.
10- انجمن ادبی کلمه.
11- مؤسسه فرهنگی اجتماعی سراج.
12- نهاد علمی فرهنگی کوثر.
13- بنیاد فرهنگی تحقیقاتی علامه شهید بلخی.
14- مؤسسه فرهنگی پژوهشی راه فردای افغانستان.
15- مجمع فرهنگی دانشجویان افغانستان(فدا).
16- کانون تحصیل کردگان افغانستان.
17- نشریه بلخ دانشجویان افغانستانی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران.
18- موسسه منادیان همبستگی.
19- انجمن دانشجویان افغانستانی دانشگاه های اصفهان
20- هیئت تحریر فصلنامه علمی پژوهشی کلکین دانشگاه اصفهان.
21- انجمن فرهنکی هنری (سایبان آبی)
22- مجمع دانشگاهیان افغانستان
23- مؤسسه علمی فرهنگی افق نوین
24- فرهنگیان افغانستانی مقیم اصفهان وجمع بسیاری از فرهنگیان ساکن شهر های تهران،مشهد، قم، شیراز و...
http://kabulpress.org/my/spip.php?article3548
برگرفته از سایت کابل پرس
از ساحل کالوین تا
از« ساحل کالوین تا کابل» عنوان کتابی است نوشته کرستوفرراندیل کار شناس امورافغانستان و منطقه، که آخیرا در لند ن منتشر شده است. آقای راندیل بارها به افغانستان و ایران سفر کرده و آشنایی گسترده ای با کشورهای منطقه دارد. احراز وظیفه ای دروزارت خارجه بریتانیا باعث شد تا وی به این کشورها علاقمند شود. و در کتابش تفسیر روشنی از سفرهایش و همین طور ازحوادث سیاسی و ازجمله انقلاب ایران و تحولات افغانستان پس از طالبان ارائه کند. علاقمندی نویسنده به فرهنگ این سرزمین ها در بخش های گوناگون این کتاب به تصویری که او ازحوادث، شخصیت ها و مردمان ارائه می کند، ظاهرمی شود. برای توضیح بیشتر در این باره گفتگوی داریم با کرستوفر راندیل نویسنده کتابی « ازساحل کالوین تا کابل».
شفایی ـ آقای راندیل در قدم اول میخواستم از شمابپرسم چه انگیزه باعث شد که خاطرات سفر به منطقه را به صورت کتاب منتشر کنید؟
راندیل ـ عرض کنم من استاد افتخاری در پوهنتون دورهام درانگلستان هستم. یک موسسه انتشارات ... مرا دعوت کرد که خاطراتم را بنویسم. غریزه اصلی ام این بود که با توضیح تجربه هایم در افغانستان و ایران سهم کوچکی در معرفی این دو کشور به اروپا و جهان داشته باشم. افرادی که به این نقطه آسیا سفر نکرده اند، بعضی وقت ها تعبیر سوء از آن دارند، و این حیف است.
شفایی ـ به عنوان یک فرد در افغانستان و ایران سفرهای داشتید، چه چیزی در فرهنگ سنتی این جوامع برای شما جالب بود؟
راندیل ـ درافغانستان و ایران چندین چیز برایم جالب بود، به اصطلاح دلنشین هم بود یکی منظره عظیم کوه و دشت، ما در انگلستان سالنگ و کوه بابای شما را نداریم. یکی دگر طرززندگی مردم و مخصوصا مهمان نوازی شان، و اما یک پنجره خاص این منطقه فرهنگ سنتی شان است یعنی شعرو موسیقی و معماری و میناتوری و آثار تاریخی و غیره پیوند خاصی بین افغانستان و ایران وجود دارد. چون سالها پیش خراسان بزرگ شامل مشهد و هرات وغزنی و باخ هم بود. فردوسی برای مدتی در غزنی اقامت داشت. میناتوریست معروف بهزاد ساکن هرات بود. البته افغانستان شرایط خاص خود را هم دارد. مثل خوشحال خان ختک و استاد خلیلی. موزیم کابل گنجینه بی نظیر هم داشت. امیدوارم بازهم یک روز برای نمایش آماده باشد.
شفایی ـ به عنوان سوال آخر از شما بپرسم، تاچه حد از کتاب شما استقبال شده، بین خواننده ها و جوامع فرهنگی؟
راندیل ـ عرض کنم که این کتاب سه و چهارماه پیش به چاب رسید. تا جاییکه اطلاع دارم، استقبال نسبتاً گرمی بین دانشمندان اروپایی داشت. زیرا من شخصا ابتدا در صحنه بودم در ایران وافغانستان و کوشش کردم که تجزیه و تحلیل من از آنچه دیدم بی طرفانه باشد. اگر در افغانستان و ایران این کتاب مورد پسند قرار بگیرد، البته خوشحال میشوم.
مقدمات امارت عبدالرحمن
فرقهً سر دونالد ستیواردهمانگونه که قبلا اشاره کردم و باید برای شرکت در آرام ساختن شمال افغانستان(1) عازم کابل
می شد، در سی ام مارچ قندهار را ترک گفت و بنا بود در حوالی بیست و یکم اپریل به غزنی برسد. در تاریخ شانزدهم نامهء سردونالد رسید که شش روز قبل نوشته شده بود و از من می خواست آذوقه برایش بفرستم. بنا بر آن، همانروز یک ستون کوچک را با اقلامی از موا غذایی مورد نیاز تحت قیادت میجر جنرال روز اعزام کردم و از آن جهت که فکر می کردم شاید منظور من از فرستادن این قوا تعبیر غلط شود، به هیاتی که در دربار حضور داشتند گفته شد موضوع را به خوانین میدان افاده نموده به آنان اطمینان بدهند که پیش روی قوا، تا زمانی که خصومت با حرکتی از سوی آنان دامن زده نشود، صلح آمیز است. با وجود انجام این دوراندیشی، بخاطر آن که اخبار ظهور عبدالرحمن باعث هیجان شده بود، تقریباَ ممکن می دانستم قوا با مخالفت روبرو شود؛ زیرا هرچند عساکر و بخشی از افراد قومی برای پذیرایی از عبدالرحمن به حیث فردی نجات بخش آمادگی می گرفتند، کسانی از وردک و لوگر که به صحنه آمدن او را به عنوان پایان امیدواری شان برای استقرار یعقوب خان می دیدند، از این کار راضی نبودند.
با این فکر که نگذارملوگری ها در حمله ای بر جنرال روز شرکت کنند، قوای 1200 نفری ای را به قیادت دگروال جنکینز به استقامت جهارآسیاب فرستادم.
در ?? اپریل جنرال روز به «سرای توپ» در چهل و یک مایلی غزنی رسید؛ با سردونالد ستیوارت که همان روز آنجا رسیده بود، نیز فوری رابطهء آیننه برقی (هلیوگرافیک) برقرار شد و خوشخبری رسید که سر دونالد روز نزدهم در «آخندخیل» جنگی را بسر رسانده و کاملاَ فاتح بوده است. با کسب این اطلاع دستور دادم به افتخار پیروزی فیرهایی به عنوان سلامی سلطنتی به عمل آید که فکر می کردم اعلام آن دارای اثر آرام کننده ای بر هیجانات در اطراف کابل نیز باشد.
در اینمورد من ناکام شدم. شب بیست و چهارم جنکینز که در چارآسیاب اردو زده بود، شنید نزدیک است از سوی لوگریها به قیادت محمد حسن خان زیر حمله قرار بگیرد. با برپاکردن خیمه ها و گردآوردن بارو اثاث در نقطه ای پوشیده، فوراَ یک دستهء سربازان سوار را وظیفه داد به اکتشاف در وادی لوگر بپردازد، محلات قراولش را تقویت کرد و یک قاصد چابک اعزام کرد تا مرا از اوضاع خبر دهد. فوراَ بریگادیر جنرال (برید نجنرال) مکپرسن را به کمک جنکینز فرستادم.مکپرسن
7 صبح همراه با چهارتوپ کوهی و 962سرباز پیاده به راه افتاد و سپس دو توپ و یک تولی سربازان سوار لوای نمبر 3نیز از دنبالش فرستاده شد. سپس به عنوان حمایهء مکپرسن، بریگادیر جنرال هووگوو همراه با لوای سوار و چهار توپ سواری دستوریافت تا در میانهء راه کابل و چهارآسیاب موضع بگیرد.
ساعت یک بعد از ظهر بیست و پنجم، مکپرسن به زمین مرتفعی آنسوی تنگی سنگ نوشته رسید که از آنجا نمای روشنی از موقعیت جنکینز میسر بود و با دیدن آن که دشمن نیم دایرهء کاملی در اطراف آن تشکیل داده اند، بی درنگ پیشتاخت. جَنکینز از صبحدم به دفاع درآمده و تنها آتشباری منظم او افغانها را که تا چند صد یاردی پیش آمده بودند، دور نگهداشته بود.
مکپرسن نخست بارخانه را به شیرپور فرستاد تا دست همه برای عملیات باز باشد و سپس به شاخِ چپِ نیم دایرهء دشمن تاخت. دشمن درهم شکسته، هزیمت کرد و به وسیلهء آتش دقیق توپچی فروریخت؛ تپه های اطراف با شتاب پاکسازی شد و لوای سوار و توپچی سواری چندین مایل به تعقیب پرداختند. در ساعت چهار بعد از
ظهر حتی یک زنده جان افغان به نظر نمی رسید و در حالی که ما تنها چهار کشته داده و 34 زخمی داشتیم، 200 نفر از آنان کشته شد.
من زمانی به صحنه آمدم که جنگ به پایان رسیده بود. با اطمینانی که از قاطعیت شکست حاصل گردید، دانستم که عقب نشینی تعبیر غلط نخواهد شد و فرمان دادم قطعات به کابل بازگردند.
در مقدمات ورود سر دونالد ستیوارد و سر انجام لزوم رفتارم با او به عنوان افسر ارشد، گزارشی برای اطلاع اتهیه کردم(1) که اوضاع عمومی نظامی را در افغانستان شمالی توضیح می کرد و حاوی تشریحاتی در مورد جزئیات اقتصادی بود که فکر کردم برای دولت مفید و مبین آنست که تجارب هژده ماهه در این ساحه مرا قادر ساخته بود تا با نوعی از اعتماد ابراز نظر کنم. توان « قوای جبههً کابل» در پایان اپریل بالغ بر
14000 نفر و 38 توپ همراه با 12500 خدمتگار بود که بیش از 3000 نفر دولی بردار و نزدیک به 8000نفر کارکنان طویله (مهتر) غند سواری و افراد متعلق به بخش نقلیه و دیگر ادارات بودند. برعلاوه 15000 نفر و 38 توپ در جبههء خیبر تحت قوماندهء مستقیم میجر جنرال (تورنجنرال) برایت حضور داشت.
سردونالد در پنجم می به کابل رسید. در عین روز شنیدیم که حکومت بیکنزفیلد
Beaconsfield (?) به پایان رسیده و کابینهء جدیدی به ریاست گلادستون Gladstone تشکیل گردیده است؛ لارد لایتن وایسرای هند استعفا داده و قرار است جایش را مارکیزِ ریپون (George Frederick Samuel Robinson) بگیرد و مارکیزِ هارتینگن وزیر دولت در امور هندوستان شده است.
با وجود خوشی دیدار دوست دیرین در مقام قوماندانی ام، پنجم می رویهمرفته برایم روز خوشی نبود.عزیمت قریب الوقوع لارد لایتن مایهء اندوهی واقعی بود و شخصاَ احساس می کردم به خاطر اعتمادی که بر من روا داشت و حمایت گرمی که همواره از من می کرد، مدیون او هستم. آرزو داشتم در مقامش می بود تا از پایان رضایت بخش و چشم انداز نتیجهء دامنه دار این عملیات، که وی آنهمه بدان علاقه داشت، خشنود می شد. من از آن بیم داشتم که شاید تغییر حکومت به معنی تغییر سیاستی خواهد بود که معتقد بودم بهترین شیوه برای تأمین موقعیت ما در هند است. علاوه بر این، بنا بر طبیعت انسانی، نمی توانستم قوماندانی بی رقیبم را، که به آن میلی آنچنان شدید داشتم، با رضایت کامل به دست فرد دیگری بسپارم؛ هرچند این فرد کسی بود که شخصاَ احترام زیادی به او داشتم و قبلاَ نیز تحت امرش در جبهه خدمت کرده بودم.
قوای مختلط اکنون به نام «قوای جبههء افغانستان شمالی» یاد می شد و من قوماندانی دو فرقهء کابل را، با میجر جنرال جان راس به عنوان معاونم، حفظ کردم؛ در حالیکه لواهای کندهار به میجر جنرال هیلز داده شد که اکنون فرقهء سوم قوا شمرده می شد.
در قفای بیرون کشیدن ستیوارت از کندهار آن بود که او بایست غزنی و کابل را اشغال کند، و فرقه های من در استقامت کوهستان و بامیان به عملیات بپردازد؛ جنرال برایت علیه غلزی ها حرکت کند و یک ستون از قوای کرم باید از راه کوتل شترگردن راهی کابل شود. آرزو می شد این عملیات برای آرام کردن کشور موثر باشد و تا موقعیکه عملیات به انجام می رسد، خروج از افغانستان شمالی ممکن گردد.
با این نظر که لشکر خود را از هر لحاظ برای خدمتی که از آن متصور بود حاضر و آماده بسازم، به اکمالات وسیعی پرداخته، عدهء چهارپایان نقلیه را، که از فشار بارکشیِ زیادِ در ایام زمستان و رساندن خوار و بار و آب و نوا به سربازان، زیاد ضربه دیده بود افزایش دادم. حیوانات بارکش که در سخت ترین هوا ، شب وروز به کار گرفته می شدند، شماری تلف شد و تعدادی هم که باقیمانده بود به مراقبت و توجه دایمی و راحت کامل نیاز داشتند تا در هنگام ضرورت در عملیات مورد نظر آماده باشند. میجر (جگرن) مارک هیچکات که عهدهء پرمشقت این بخش را به خواهش مستقیم من بدوش گرفت، می خواست دوباره به کار محاربوی برگردد و من نیز عین مطلب را داشتم؛ لذا از خدمت کلونل آر لو به حیث آمر نقلیات استفاده کردم، و در اثر ادارهء عاقلانه و خستگی ناپذیرش، خدمات نقلیه به حد کاملی که توقع می رفت رسید. در نهایت اوضاع نگذاشت حرکت هماهنگی که این تدارکات برایش فراهم شده و به کار افتاد، عملی شود و لازم شد به سرعت راهی کندهار شوم، ولی از این آمادگی در روزهای دیگر کمال استفاده را بردم. (ادامه دارد)
پاورقی ها :
(?) جای فرقهء سردونالد ستیوارت را در کندهار قوایی از بمبئی گرفت.
(?) - منظور نویسنده از شمال افغانستان ظاهراَ مناطق کابل و همجوار تا وردک، غزنی و پروان بوده است و الزاماَ شمال هندوکش را نمی رساند.
(?) متن این گزارش که شامل مسایل اقتصادی بود در ضمیمه آمده است و بخش نظامی که تنها به خاطر مطلع شدن سردونالد ستیوارت بود حذف شده است.
(?) بنجامین دیزرائیلی، ارل آف بیکنزفیلد صدراعظم بریتانیا در سال 1868 و سپس از سال 1874 تا 1880 بود که سیاست خارجی سلطه جویانهء او معروف
است و در دورهء زمامداری وی جزایر فیجی Fiji 1874 و ترینسوالTransvaal ایالتی در افریقایی جنوبی به انگلستان ضمیمه شد، جنگ 79- 1878علیه
افغانستان و جنگ زولو از قبایل افریقای جنوبی در 1879 انگلستان را از هر زمان دیگری به عنوان قدرت استعماری جهان تثبیت کرد. وی از برگزیدگان ملکه
ویکتوریا بود و در دورهء قدرت او لقب امپراتریس هندوستان را پذیرا شد (1876).
بزرگداشت از سالگرد شهادت عبدالعلی مزاری
اخیرا از سالگرد شهادت عبدالعلی مزاری در کابل ، هرات ، بامیان ، ایران هالند و ناروی بزرگداشت به عمل آمد که شرحی از مراسم این بزرگداشت را که در کابل برگزار گردید به نشرمیرسانیم .
مراسم تجلیل از دهمین سالگرد شهادت استاد مزاری رهبر فقید حزب وحدت اسلامی افغانستان، امروز با حضور معاونان رئیس جمهور، اعضای کابینه، رهبران و
نمایندگان گروهها و احزاب مختلف، شخصیتهای سیاسی، ملی، علمی، رهبران و بزرگان اقوام مختلف کشور، صدها تن از مقامات دولتی، ماموران عالی رتبه ادارات مختلف، جنرالان، افسران، علما، بزرگان، روشنفکران وهزاران تن از خواهران و برادران از اقشار مختلف، در خیمه بزرگ لویه جرگه در دانشگاه پولتخنیک کابل، برگزار شد.
این مراسم که بی سابقه ترین و با شکوه ترین مراسم تجلیل از شهادت وی در کابل محسوب می گردد، با قرائت قرآن کریم، حوالی ساعت نه و نیم صبح آغاز گردید و با اجرای سرود ملی کشور ادامه یافت، پس از آن پیام آقای حامد کرزی رئیس جمهور به مناسبت دهمین سالگرد شهادت عبدالعلی مزاری توسط آقای فاروق وردک رئیس اداره امور قرائت گردید.
شهید مزاری، قربانی منافع ملی کشورگردید و در این راستا از طرف یک عده عناصر دهشت افگن و غیر ملی به شهادت رسید، او بخاطر آزادی، استقلال و تمامیت ارضی کشور تا پایان جان ایستادگی کرد و در نهایت بخاطر وطن، جان شیرین خود را از دست داد.
در تاریخ مبارزات درخشان مردم افغانستان چهره های درخشان ظهور کرده است، مردم افغانستان فرزندان شایسته و قهرمان را در دامن پاک خود پرورش داده است و ملت و مردم افغانستان، شاهد قهرمانی، قهرمانان بزرگ در تاریخ مبارزاتی خود بوده است. همت، شجاعت، وطن دوستی، ایثارگری و راد مردی قهرمانان ملی ما زینت بخش تاریخ پر از فراز و نشیب کشور عزیزما است.
روحیه آزاد منشی قهرمانان ملی ما، سرمشق و الگوی مبارزات آزادی خواهانه و استقلال طلبانه ملیتهای محکوم جهان بوده، ارزش های اسلامی و روحیه پاک بودن و پاک زیستن و آزاد زیستن، اساسات فرهنگ ملی مردم ما را در طول تاریخ زندگی شان می ساخته است.
همانطور که قهرمانان ملی ما بزرگترین شاهکاریها و راد مردیها را در طول حیات سیاسی کشور ما بازی کرده اند، شهید مزاری نیز یک تن از همان قهرمانان ملی ما بود که بخاطر وطن و آزادی وطن، آرمانهای مردم شریف افغانستان، جان شیرین خود را فدای منافع مردم و ملت افغانستان کرد.
همانگونه که قهرمانان ملی ما همیشه در طول تاریخ کشور از طرف بعضی گروپهای ناشناس و غیر ملی به شهادت رسیدند، این بار نیز می بینیم که شهید مزاری، احمد شاه مسعود، عبدالحق شهید و حاجی قدیر از طرف گروپها، حلقات خارجی و گروپهای ارتجاعی که ارتباطات با حلقات خارجی داشتند در کشور ما به شهادت می رسند. دوران سیاه طالبان و کسانیکه مرتکب این جنایت شدند بزرگترین ضربات کشنده را به پیکرفرهنگ و بر پیکره ارزشهای جامعه، نهادها و موسسات مدنی افغانستان وارد کردند، کسانیکه به نام دین انسانها را می کشند.
دوران که همه ارزشهای مدنی به فراموشی سپرده شده بود. اما مبارزین و کسانیکه پیشگامان آزادی مردم افغانستان بودند،هیچ وقت سر تسلیم به این گروپهای زورگو و اقتدار گرا فرود نیاوردند و با اراده انسانی و ملی خود، تا آخرین مرحله حیات به مبارزات آزادی بخش خود ادامه دادند.
عناصر ملی و قهرمانان ملی ما بعد از این دوران سیاه، دوباره در صفحه سیاست تبارز کردند و صفحات جدید را در صفحه سیاسی کشور ما باز نمودند. مجاهدین ما از هرگونه سعی و تلاش در بوجود آوردن یک تغییر کلی در جامعه ما دریغ ننمودند و با رسالتهای دینی و ملی که داشتند، توانستند صفحه جدید سیاسی را باز نمایند.
این بار نباید به خطا برویم و به عناصری که می خواهند افغانستان را از مسیر اصلی رفتن به یک جامعه مدرن و ملی منحرف سازند و جامعه و ملت ما را به سوی قهقرایی سوق بدهند، فرصت دهیم. این وظیفه و رسالت همه به خصوص نخبگان ما است که این بار همه با هم مساعی به خرج دهیم و برای ایجاد یک دولت و جامعه ملی و مبتنی به یک فرهنگ ملی از هیچ گونه سعی و کوشش دریغ نورزیم .
خوشبختانه انتخابات ریاست جمهوری و شرکت گسترده زن و مرد در آن، نشان دهنده این حقیقت است که مردم تصیم دارند تا اساسات یک نظام سیاسی مستحکم و با ثبات را در افغانستان پی ریزی نماید. این بار دولت ملی و نهادها و موسسات قانونی ما وظیفه دارند، ملت و کشور را به طرف ارزش ها و یک جامعه جدید ببرند.
این بار مردم ما خواهان یک جامعه عادلانه و عاری از هرگونه تعصب و تعبیض مذهبی و نژادی و زبانی هستند. مردم ما خواهان حاکمیت ارزش ها و ایدآلها هستند.
این بار آزادی، برادری، برابری و عدالت اساسات ساختمان جامعه ملی ما را تشکیل خواهد داد. مردم ما مصمم هستند تا ایدآلها و خاطرات قهرمانان ملی خود را در راستای ایجاد یک جامعه ملی و عدالت پسند در افغانستان پی ریزی نماید)
سپس استاد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان شهادت استاد مزاری را فاجعه ای دانست که بدست تاریک اندیشان شوم برای ضربه زدن به مردم اتفاق افتاد و در عین حال این شهادت را باعث هوشیاری و بیداری مردم خواند.
با اشاره به سالهای طولانی مبارزات و خدمات فرهنگی مزلری با کمترین امکانات، گفت؛ شهید مزاری بر علاوه اینکه یک سیاست مدار و مبارز بود، یک شخصیت فرهنگی و پاکدامن هم بود.
رهبر حزب وحدت مردم افغانستان اظهار داشت که شهید مزاری خواهان وحدت ملی و عدالت اجتماعی بود و می گفت کشور زمانی درست میشود که اقوام ساکن کشور در عوض حذف و کتمان همدیگر، یکی دیگر را بپذیرند و این خواسته رهبر شهید در شرایط فعلی کشور تا حدودی تحقق یافته و برای تحقق یافتن بیشتر آن، تلاش صورت گیرد تا همه مردم کشور خود را عضو یک خانواده احساس کنند و نباید منطق حذف و کتمان کردن حقایق بار دیگر در کشور تکرار شود.
در ادامه این محفل، پیام تسلیت سترجنرال دوستم رهبر جنبش ملی اسلامی افغانستان و درستیزوال سرقوماندانی اعلای قوای مسلح قرائت گردید. بعد از آن محترم حنیف اتمر وزیر انکشاف دهات در سخنرانی خود، شهید مزاری را رهبر ملی افغانستان دانسته، افزود؛ اصول و اهداف او باید اهداف ملی ما باشد و برای ما یک وجیبه است که برای تحقق آن اهداف، تلاش کنیم تا بخون شهید مزاری و شهدای ملی دیگر ارج گذاری کرده باشیم.
رهبر شهید پرداخت. سپس محترم سید حامد گیلانی وی علاوه نمود؛ من به تمام مردم افغانستان تسلیت می گویم و از طرف دیگر افتخار ما این است که ما رهبرانی در کشور خود داشته ایم که صدای آزادی، عدالت و صلح از گلویی
پرافتخار و مبارک آنان بیرون شده و این صدای مبارک را باید هر روز به عنوان یک اندیشه افغانی و انسانی خود ارج گذاری نمود، و در تحقق آن تلاش کنیم.
همچنان محترمه صدیقه بلخی وزیر شهدا و معلولین با مرد نامی افغانستان خواندن رهبر شهید، تجلیل از شهدایی چون استاد مزاری را جزء وظایف ایمانی مردم شهید پرور افغانستان خواند و گفت؛ذ آرمان عدالت اجتماعی تو برآورده شده و امروز این خواسته تو با حضور نمایندگانی از همه اقوام و مذاهب کشور در این مراسم، تمثیل شده است.
بعداً آقای سید مصطفی کاظمی وزیر سابق تجارت و رهبر حزب اقتدار ملی افغانستان در این مراسم به بیان برخی از خاطرات خود و دیدگاههای فرزند و نماینده پیرصاحب سید احمد گیلانی رهبر حزب محاذ ملی افغانستان، گفت؛ جای افتخار است که در مراسم بزرگداشت شهید استاد مزاری پیرو مولا علی که خونش در راه اعتلای کلمه الله و وحدت افغانستان ریخته شد، شرکت میکنم. وی خواستار توجه مردم به حمایت ازشرایط کنونی که به بهای خون شهدای زیاد بدست آمده، گردید و خواهان همبستگی بیشتر مردم شد. از طرف دیگر برنامه های این مراسم اجرای سرود بسیار زیبا توسط گروه سرود شیرین هزاره در وصف رهبر شهید بود.
پروفیسور صالح گل شینواری از رهبران قوم شینوار و مهمند نیز طی صحبتی گفت؛ مزاری رهبری بود که به همة ملت افغانستان تعلق دارد. او عدالت خواه، وحدت طلب و صلح دوست، اما نه در حرف بلکه در عمل و خود قربانی این اهداف شد. اکنون نیز وقتی از این آرمانها سخن میگویم در حد حرف نباید باشد بلکه در عمل نیز باید تحقق پیدا نماید.
استاد عرفانی یکه ولنگی آخرین سخنران این محفل با شکوه و بی نظیر، که علیرغم حضورهزاران نفر در آرامش کامل، برگزار شده بود. وی گفت که برازندگی و ماندگاری اشخاص بخاطر شعار و عملکرد آنان است و شهید مزاری بخاطر شعارها و خواستههای بحق خود، همچنان محبوبیت خویش را در میان مردم حفظ نموده است. وی اظهار داشت که شهید مزاری را نباید به، یک قوم، سمت و زبان محدود کرد، برای اینکه شعار و خواسته های او برای همه مردم افغانستان بود.
آقای عرفانی از یاران شهید مزاری خواست که انسجام و همکاریشان را در تمام صحنه ها حفظ کنند مراسم دهمین سالگرد شهادت منادی عدالت اجتماعی و شهید وحدت ملی با دعا برای حفظ امنیت، آرامش و رفاه مردم افغانستان خاتمه یافت.
تروریستان بین المللی هرگز موفق نشدند تا با شهید ساختن استاد مزاری و قهرمانان دیگری چون احمد شاه مسعود و عبدالحق، فریاد آزادی خواهی و حق طلبی مردم افغانستان را خفه و خاموش نمایند. بلکه بر خلاف خواسته و تصور، آنها راه مزاری که راه حق و عدالت خواهی است، ادامه داشته وادامه خواهد یافت. ما در حالیکه نبود استاد مزاری شهید را در شرایط کنونی کشور بسیار محسوس می دانیم و با اتحاف دعا بروان پاک آن استوره جهاد و مقاومت و الگوی عدالت خواهی، امیدوار هستیم که تمام هموطنان ما دست بدست هم داده با همبستگی و اتحاد کامل، در جهت تحقق آرمان های عالی شهدا و قهرمانان ملی ما که سعادت و پیروزی کشور و ملت را در کنار دارد، گامهای استوار و عملی بردارند و با تامین و تحکیم صلح، امنیت و ثبات دائمی، بازسازی، عمران و آبادی کشور، دفاع از داعیههای حق طلبانه، تعقیب راه شهدا، سهمگیری، فعال گسترده و آگاهانه در انتخابات پارلمانی، روانهای پاک شهدا راه آزادی و عدالت خواهی را خوشنود نگهدارند.
واکاوی ریختن کتاب های وارده از ایران به رودخانه ی هیرمند
واقعیات و قراین موجود از شرایط فرهنگی در افغانستان این عمل را مبرا نمی دارد یعنی عده ای که نظرشان اینست که فضای فرهنگی حاکم در افغانستان طوری نیست که زمینه ساز ریختن کتاب ها به رودخانه باشد ، به نظر من خیلی خوشبینانه است چه اینکه در دوره ی وزارت آقای کریم خرم در وزارت فرهنگ به اندازه ی کافی شاهد چنین رفتارهای نسبتا غیر عقلایی و علمی بودیم مانند تغییر اسامی فارسی اماکن فرهنگی به زبان انگلیسی یا پشتو ، مساله ی دانشگاه و پوهنتون و ... که بیشتر نشات از حس قومی و زبانی میگرفت نه چیز دیگر .
اما ریختن کتب علمی و ادبی و دینی در رودخانه از جنس کارهایی نیست که بتوان گفت وزارت فرهنگ دنبال این کار بوده به دو دلیل :
در روند واکاوی این موضوع میتوان دو مولفه را اینطور طرح کرد اول چگونگی تصمیم و اراده برای این عمل و دوم چرایی موضوع :
زمانی که دو نهاد رسمی و ذی ربط کشور در این موضوع عملا موافقت یا دخالت خود را در تصمیم گیری رد کردند و حضور خود را در چنین عمل ضد فرهنگی معدوم دانستند مشخص میشود این عزم تنها در ولایت نیمروز جزم شده . حقیقتا نقش والی نیمروز ( آقای غلام دستگیر آزاد ) با توجه به اهمیت مالی و معنوی و حتا پیامدهای سیاسی موضوع خیلی زیاد نیست و مشخص می سازد که والی نیمروز با پشتیبانی نیروی بالاتر که (با توجه به ادله ی بالا ) افغان نیستند دست به این کار زده به دلیل محکم کاری بیشتر در این تحلیل باید بگویم که خبرهایی از شورای ولایتی نیمروز در رسانه ها نیز درز کرده است که این نهاد مردمی در روند تصمیم گیری برای ریختن کتاب های وارده از ایران هیچ نقشی نداشته اند و بیان داتشته اند که آنان از این موضوع حتا اطلاع نیز نداشته اند .
و اما چرایی موضوع :
الف : والی نیمروز قبل از این واقعه بارها از ورود کتب دینی و تاریخی ایرانی در استان نیمروز دغدغه داشته است .
ب : دو مرتیه پروژه ی ایرانی سازی هرات توسط واسطه هایی فاش شد که تقریبا دو سال پیش در یکی از روزنامه های خارجی اینطور درج شده بود که جمهوری اسلامی ایران زمین هایی را در مرکز و حومه ی هرات خریداری میکند و به مهاجرین شیعه که عمدتا هزاره هستند به قیمت خیلی نازل میفروشد و همچنین استان داری خراسان در آبادانی و بازسازی ولسوالی ها و قریه جات شیعی در هرات مبالغ زیادی را مصرف میکند و اینها جدا از بازسازی اماکن فرهنگی و احداث کتابخانه ی مرکزی ( که کتب تاریخی ایران خیلی فراوان به چشم میخورد ) و سرمایه گذاری روی افراد برای راه یافتن به پارلمان و ... میباشد .
ج : وجود ادعاهایی مبنی بر تبلیغات مذهبی در دو ولایت فراه و نیمروز . والیان این دو ولایت مکررا از این مساله ابراز نگرانی میکردند که جمهوری اسلامی ایران در این دو ولایت کمتر روی بازسازی و سرمایه گذاری برای زیر ساخت های اجتماعی کارمیکند بلکه حضور ایرانیان بیشتر برای پروژه های نرم افزارانه می باشد . یکی از سایت های خبری این موضوع را اینطور پوشش داد که ایران در ضمن شیعی سازی فراه و نیمروز زیرکانه دست به تبلیغات ضد آمریکایی در مناطق شیعه نشین و حتا سنی نشین می زند و گاهن شده که طلاب دینی سنی را علیه نیروهای خارجی تحریک کرده ... این سایت خبری در ادامه می افزاید که در هرات و نیمروز و فراه آنتن های تلویزیونی ایران نصب است و تمام شبکه های داخلی ایران در این ولایات برای تمامی مردم قایل دسترس است یعنی ترویج مذهب و زبان و روحیه ی غرب ستیزی ...
د : وجود شکاف سیاسی متعارف بین غرب و آمریکا با ایران و بروز واکنش های جانبدارانه از هر دو طرف می تواند بر ادله ی بالا مزید بر علت باشد . یعنی ایجاد شدن بحران نسبتا چالش زا مانند مدیریت کردها و بلوچ های ایرانی توسط محرک های غیر ایرانی و از طرفی سازماندهی پروژه ی نا امن سازی استان های سنی نشین ایران (مانند حادثه ی تروریستی زاهدان و شلیک سمت کامپاین انتخاباتی احمدی نژاد ... ) را نمی توان بی ربط از واقعه ی ریختن کتاب های وارداتی ایران در افغانستان دانست .
http://www.yasermohseni.com